به گزارش خبرآنلاین به نقل از دبیرخانه جایزه کتاب «پرانتز»، اولین دوره‌ی جایزه‌ی ادبی به بررسی و انتخاب بهترین آثار تألیفی (رمان، داستان بلند، مجموعه داستان کوتاه) در حیطه ادبیات گمانه‌زن (فانتزی، علمی‌تخیلی، وحشت) در سه بخش کتابِ اول، بزرگسال و جوان که برای اولین‌بار از بهار ۱۴۰۰ تا زمستان ۱۴۰۱ منتشر شده‌اند، پرداخت. اختتامیه‌ی این دوره‌ی جایزه، اواخر اسفندماه ۱۴۰۲ برگزار خواهد شد.

جهانگیر شهلایی، نویسنده ادبیات گمانه‌زن، بنیان‌گذار و دبیر این جایزه در مورد «پرانتز»، صحبت کرد. او با بیان اینکه امسال، اولین دوره‌ی برگزاری جایزه‌ی کتاب «پرانتز» است، درمورد دلیل برگزاری «پرانتز» گفت: «همیشه به نظرم می‌رسید که ما در حیطه ادبیات گمانه‌زن نیاز به یک اتفاق و جریان مستقل و بدون هرگونه نظر و تشخیص دیگری یا بزرگترِ از پیش تعیین‌شده، داشتیم. اتفاق یا جایزه‌ای که با نظر و رای و سلیقه‌ی افرادی که درون فضای ادبیات هستند، برگزار شود، نه عده‌ای محدود.»

او با اشاره به جریان‌سازی‌های پیشین در حیطه ادبیات گمانه‌زن، اضافه کرد: «خداروشکر زمان برگزاری جایزه‌ی «نوفه» این نیاز تا جایی برطرف ‌شد، ولی متأسفانه در نبود جایزه‌ی «نوفه»، جای خالی همچین جریان و جایزه‌ای مجدد احساس ‌شد. جایزه‌ای که عده‌ی بیشتری از افراد را کنار هم جمع و از نظراتشان استفاده کند، به‌جای اینکه به اصطلاح ریش‌سفیدان دورهم نظر شخصی خودشان را بدهند.»

شهلایی ادامه داد: «در ادبیات ما، به دلیل همین روابط و تحکمی که از بالا وجود داشته، صداهای مستقل افرادی که به قواعد بازیِ موجود تن نمی‌دادند، کمتر شنیده ‌شده است. به همین خاطر خواستیم این صداها بیشتر شنیده شود، پس دوره‌ی اول خودمان را با ادبیات گمانه‌زن آغاز کردیم. ادبیاتی که خود ذاتاً جریان آلترناتیو در ادبیات ایران است و تا مدت‌ها هم جدی گرفته نشده است. ما وظیفه خود دانستیم که این صداها رو رساتر و واضح‌تر به گوش عامه‌ی مردم برسانیم تا بتوانیم حداقل اندکی این جریان را وارد روزمره آدم‌هایی کنیم که خودشان را بخشی از ادبیات ایران می‌دانند.»

این نویسنده در مورد اهمیت وجود این چنین جریان‌سازی‌ها در فضای ادبی ایران، گفت: «اهمیت این کارها، در وجود تقریبا نامرئی کتاب‌های ژانری فارسی است. خود ما وقتی پژوهش در این زمینه را شروع کردیم، متوجه شدیم در همین سال‌های ۱۴۰۰ و ۱۴۰۱ نزدیک ۸۰ کتاب گمانه‌زن چاپ شده، تعجب کردیم. از آنجا که خودمان افراد فعال این حوزه هستیم، باز هم فکر نمی‌کردیم این تعداد کتاب در این سال‌ها چاپ شده باشد. این خود نشان‌دهنده آن است که خبررسانی و بازاریابی مناسبی در زمینه ادبیات گمانه‌زن انجام نمی‌شود و متاسفانه این صدا در نطفه خفه می‌شود.»

شهلایی ادامه داد: «به همین خاطر وجود جایزه‌ای مثل «پرانتز»، حداقل تلاشی‌ست برای شنیده شدن این صدا. صداهایی که شاید به دلایل مختلف درست شنیده نمی‌شوند و آثار به دست نشرهای شناخته‌تر، نمی‌رسد. در این هشتاد اثر، کتاب‌هایی بودند که در تهران چاپ نشده بودند، یا بسیاری که به صورت ناشر-نویسنده به چاپ رسیده‌اند. ما دوست داشتیم این آثار حتما خوانده شوند، مخاطب و داورانی که خودشان جزو پیشکسوتان ادبیات گمانه‌زن هستند این آثار را بخوانند. بهرحال اگر ما بتوانیم آشنایی و دوستی بین مخاطبان ادبیات و نویسندگان ژانر ایجاد کنیم، قطعاً به هدف خود رسیده‌ایم. ولی خب می‌دانیم که این کار یک سال یا دو سال نیست و باید استمرار داشته باشد.»

دبیر جایزه‌ی «پرانتز» با اشاره به فضای امروز ادبیات ایران و مشکلات ورود به این فضا، گفت: «در شرایط ایران امروز، برگزار کردن یک جایزه‌ی کتاب مستقل، بسیار کار سختی‌ست. در این فضای مسموم و سوءتفاهم‌زده‌ی امروز هر کاری که آدم بخواهد غیر شخصی و به‌صورت گروهی انجام دهد، باید بسیار آماده‌ باشد. آماده‌ی ناسزا شنیدن‌ها، متهم شدن به مستقل نبودن، باندبازی، وصل بودن. این کار آنقدر سخت بود که در حین پروسه چندین بار از خودمان پرسیدیم که آیا واقعاً لازم است این کار را انجام دهیم؟ که البته کم هم دچار پیامدهایش نشدیم، ولی خب ما تصمیم‌مان را گرفته‌ایم که تا آخر مسیر برویم و مشتاقیم ببینیم چه چیزی انتظارمان را می‌کشد.»

شهلایی در مورد ماهیت جایزه و دلیل نام‌گذاری‌اش، اضافه کرد: «پرانتز، اسمش را داخل خودش دارد. پرانتز آن نوشته‌ایست که در میان متن برای فهمِ بهترِ نوشته، اضافه ‌می‌شود. چیزی که در ابتدا قرار نبوده باشد ولی نمی‌شده بدون آن هم ادامه داد. پرانتز، فرا متن است. به خاطر همین هم «پرانتز» وظیفه‌ی خود می‌داند که حرف‌هایی که این میان و بین خطوط وجود دارد را به گوش بقیه برساند. در این راستا چیزی مهم‌تر از ادبیات گمانه‌زن نیست که علیرغم تلاش بسیاری که درش انجام می‌شود، مغفول مانده است. نویسندگان بسیار ارزشنمدی درش قلم می‌زنند و آدم‌های بسیار ارزشنمدی مخاطبش هستند ولی متاسفانه این جریان از گروه‌های کوچک خارج نمی‌شود و به جریان اصلی وصل نمی‌شود، معرفی نمی‌شود.»

او ادامه داد: «نبود این اتصال باعث شده تا ارتباط بین مخاطب و اثر معیوب بماند. اگر شخصی بخواهد آثار ژانری تالیفی بخواند، نمی‌داند چه چیزی بخواند. هیچ منبع و مرجعی در این زمینه وجود ندارد. اما بعد از این جایزه حداقل یک لیست ده‌تایی از نامزدها و یک لیست سه‌تایی از برگزیدگان این جایزه وجود خواهد داشت تا اگر چندین سال دیگر هم کسی خواست آثار ادبیات ژانریِ این سال‌ها را بخواند، بتواند به نظر ۷۰ – ۸۰ نفر دیگر اعتماد کند و از این لیست «پرانتز» کتاب انتخاب کند. همچنین علاوه بر آثار برگزیده، لیست اولیه آثار چاپ شده‌ی این دو سال‌ هم بانک اطلاعاتی‌ست که می‌تواند مرجع خوبی برای مطالعه افراد باشد. مرجعی ثبت شده در تاریخ برای پژوهش در ادبیات ژانری ایران تا داستان‌های ارزشمند این سال‌ها فراموش نشود.»

بنیان‌گذار جایزه‌ی «پرانتز» در مورد مسیر و آینده‌ی این جریان گفت: «من یک روحیه‌ی شخصی‌ای دارم، آن هم اینکه اگر کاری را قرار نباشد ادامه دهم و برایش چشم‌انداز بلندمدت نداشته باشم، آن را از ابتدا شروع نخواهم کرد. به همین دلیل از همان روز اول تصمیم بر این بود که کاری بلند مدت و ماندگار انجام دهیم، نه فقط برای یک یا دو دوره. قطعاً برای آینده برنامه‌هایی داریم. اینطور بگویم که در آینده فقط به حوزه ادبیات ژانری و گمانه‌زن بسنده نخواهیم کرد. دوست داریم این چتر را برای تمام ادبیات ایران بزرگتر کنیم تا صداهایی که در بلندگوهای بزرگ طنین‌انداز نمی‌شوند را به گوش همه برسانیم.»

او با اشاره به پایان دوره‌ی اول جایزه، ادامه داد: «بستگی دارد که ما پایان را چه چیزی بدانیم. ۲۳ اسفند امسال، مراسم اختتامیه و اهدای جوایز دوره‌ی اول را خواهیم داشت. سعی ما این است که جشن آبرومندی برای ادبیات گمانه‌زن ایران برگزار کنیم. ولی این پایان «پرانتز» نخواهد بود. پایان، روزی است که دیگر کاغذی برای نوشتن و دستی برای نوشتن وجود نداشته باشد. وگرنه تا روزی که نوشته‌ها نوشته می‌شوند، افرادی مثل ما هستند که برای ثبت و مطالعه‌ی نوشته‌ها، تلاش کنند. می‌تواند اسمش «پرانتز» باشد، یا هر جریان دیگری. ولی این تلاش‌ها تا آخرین روز، وجود خواهد داشت. از سمت ما، این تلاش در تیم «پرانتز»، به این زودی‌ها متوقف نخواهد شد.»

شهلایی در پایان اضافه کرد: «من قدردان تمامی نویسنده‌ها و ناشرهایی هستم که در این جریان همراه ما بودند. واقعیت این است که این جریان به اینجا نمی‌رسید مگر با همکاری و همیاری دوستان‌مان در برنامه «طاقچه»، «به‌خوان» و مجموعه‌ی «کاف کتاب». تمامی آن‌ها و دیگرانی که در تولید متن و تصویر و جریان‌سازی «پرانتز» به ما کمک کردند. ناشرینی که با برنامه‌ی طاقچه همکاری کردند و این اعتماد را به ما و پرانتز داشتند. کتابسرای تندیس، نشر پیدایش، نشر هوپا، نشر موج، بسیاری از ناشرهای دیگر و تمامی نویسندگانی که ما را همراهی کردند. همچنین تشکر ویژه‌ای هم از تیم کوچک دبیرخانه پرانتز می‌کنم که بدون همراهی و اعتمادشان، شروع این جریان ممکن نبود.»

جهانگیر شهلایی نویسنده‌ی کتاب‌های «فاکنگو» از نشر۳۶۰درجه، «لطفا منتظر بمانید» از نشر صاد و «شهرهای منهدم شده» از کتابسرای تندیس است. چهارمین کتاب او نیز در دست چاپ قرار دارد و به زودی منتشر خواهد شد. مضمون کتاب‌ّهای او بیشتر گمانه‌زن و درمورد واقعیت متفاوت دنیایی‌ست که می‌شناسیم.

۲۲۰۵۷

امکان ارسال دیدگاه وجود ندارد!