این نویسنده در نخستین جلسه عصر داستان که شامگاه گذشته، ۲۳ آذرماه در مکتب هنر رضوان مشهد برگزار شد، ضمن گرامیداشت یاد و خاطره مرحوم سعید تشکری اظهار کرد: استاد تشکری جزو نویسندگانی بود که نوعی از بومینویسی را در ایران راهاندازی کرد و فضای خراسان رضوی در آثار او فضایی زنده و پویا بود. آثار مرحوم سعید تشکری برای هنرمندان مشهدی و خراسانی اتفاقی مهم بود و تعداد چنین نویسندگانی که فضای داستانی خود را به خوبی بشناسند کم است.
وی با اشاره به هدف از شکلگیری جلسات انجمن عصر داستان افزود: برخی از علوم گزارهای هستند و به واسطه آن گزارهها ما به قانون علم راه پیدا میکنیم و دسته دیگری از علوم مهارتی هستند. داستاننویسی در گروه علوم مهارتی قرار دارد و ما در جلسات انجمن عصر داستان به دنبال آن هستیم تا با دور هم جمع شدن، مهارت داستاننویسی را به دست آوریم. هدف از برگزاری اینگونه جلسات این است که با به وجود آمدن روحیه جمعی بتوانیم داستان بنویسیم.
نوشتن شبیه دیگران خطر بزرگی است
امیرخانی تصریح کرد: یکی از اشتباهاتی که در طول جلسه به وجود میآید ممکن است این تفکر باشد که همه باید شبیه به یکدیگر بنویسند، اما این خطر بزرگی به حساب میآید، چراکه در ادبیات نباید موضوعی را تکرار کنیم. به عنوان نمونه اگر کسی به شبیه مرحوم استاد تشکری داستان بنویسد ارزش ندارد؛ مهم این است با پیگیری شیوه نوشتن او اثری متفاوت خلق کنیم. ما در این جلسات به دنبال آن هستیم تا اثری متفاوت از دیگران و مخصوص به خود داشته باشیم و اینگونه جلسات باید انرژی، توان و روحیه نوشتن در ما ایجاد کند.
این نویسنده بیان کرد: بخشهایی از داستاننویسی علم گزارهای به شمار میآید، مانند کارهایی که میتوان در فضاسازی و یا روایت انجام داد. در عرصه داستان و رمان باید اثر منحصر به فردی داشته باشیم و یکی از مهارتهای مهمی که باید برای نوشتن داستان کسب کنیم، این است که بدانیم باید به چه مسائلی پرداخت و درک کافی از دغدغه جوانان و مخاطب خود داشته باشیم. اکثر مخاطبان رمان جوانان بین ۱۸ تا۲۰ سال هستند و باید به موضوعاتی پرداخت که آنها درگیر داستان شوند و به سوالاتشان پاسخ داده شود.
وی افزود: چیزی که ما باید در داستاننویسی به آن توجه کنیم و در کارگاهها آموزش داده نمیشود، پیدا کردن دغدغه و سوال جوانان و مخاطبان است. برای من مهمترین قسمت این است که بفهمم جوان ۲۰ ساله چه دغدغهای دارد و آیا میتوانم به آن پاسخ بدهم یانه.
نگاه نویسندگان به اطراف و پیرامون یکی از دلایل تفاوت آنها است
امیرخانی عنوان کرد: در نوشتن داستان نباید به سوالاتی بپردازیم که جواب آن را میدانیم، بلکه باید به سوالی که جواب آن را نمیدانیم و حین نوشتن داستان به جواب آن میرسیم بپردازیم. بهترین شیوه نوشتن زمانی است که نویسنده به روایت اتفاقاتی بپردازد که نه نویسنده و نه مخاطب جواب سوالات را نمیداند و نویسنده نیز در حین نوشتن داستان به جواب آن برسد، زیرا در این حالت تمام اتفاقات با جزئیات مطرح میشود و خلاقیت به بهترین نحو بروز میکند.
این نویسنده ادامه داد: پرداختن به سوال مهمترین قسمت است و به نظر من نگاه نویسندگان به اطراف و پیرامون است که باعث تفاوت آنان می شود. اگر از من سوال شود که بزرگترین مشکلت در ۵۰سالگی چیست، میگویم پیداکردن سوال است.
در قسمتی که مشکلات طاقتفرسا میشوند رمان به اوج خود میرسد
وی در پاسخ به اینکه چگونه برای آثار خود سوال خلق نموده، اظهار داد: بخشی از نوشتهها بر اساس جهل است و با کمالگرایی بیش از حد نمیتوان چیزی نوشت. من در سن ۱۸ سالگی داستان «ارمیا» را نوشتم و در آن زمان نمیدانستم که دیگران هم درباره دفاع مقدس مینویسند و این جهل باعث شد تا انرژی زیادی برای نوشتن داشته باشم. مثلا در «داستان سه نفر»، من به روایت داستان ۳ نفر میپردازم که در سن جوانی با آنها مواجه شدم و یا در «منِ او» و «قیدار» به فراموش شدن قسمتی از تاریخ اجتماعی شهر خودم پرداختم و میخواستم به این سوالات پاسخ بدهم.
امیرخانی در پاسخ به پرسشی دیگر مبنی بر شخصیتپردازی آثار خود بیان کرد: هر کسی برخی نقاط قوتی دارد و آن را پیدا میکند. مثلا من به صحبت کردن شخصیتهای داستانم بسیار اهمیت میدهم و اگر شخصیتها حرف بزنند برای من زنده هستند. پیدا کردن نقطه قوت در پیدا کردن شخصیتهای داستان بسیار مهم است و شخصیتی که کامل باشد باعث به وجود آمدن رمان میشود.
این نویسنده در خصوص اینکه چگونه میتوانیم روحیه و احساس خود را حفظ کنیم عنوان کرد: در بسیاری از موارد پیش میآید که سوژهای برای نوشتن نداریم و یا سوژه کامل نشده و معمولا در قسمتی که سختی و مشکلات طاقت فرسا میشوند رمان به اوج خود میرسد. متاسفانه بسیاری از نویسندگان دیگر با موفقیتهای کوچک خوشحال نمیشوند و دچار جوان مرگی میشوند.
وی در پاسخ به این پرسش که چگونه میتوانیم در نوشتن از سردرگمی رها شویم گفت: کارهای زیادی میتوان انجام داد. من با پیادهروی و کوهنوردی خودم را از سردرگمی رها میکردم و مطمئن بودم بالاخره نجات پیدا میکنم و در هرزمانی که ایدهای به ذهنم خطور میکرد صدایم را ضبط میکردم.
سبک داستان حین نوشتن شکل میگیرد
امیرخانی با اشاره بر سبکهای نویسندگی تصریح کرد: سبک داستان انتخابی نیست و در حین نوشتن شکل میگیرد. معمولا نویسندگان در نوشتن آثار اول خود تحت تاثیر دیگر نویسندگان قرار میگیرند و با گذشت زمان سعی میکنند دیگر شبیه به نویسنده دیگری ننویسند و متفاوت از دیگر نویسندگان باشند.
این نویسنده در خصوص کشف راوی در داستان خاطرنشان کرد: کشف راوی در داستان بسیار مهم است که با تمرین به دست میآید. گاهی اوقات باید با شجاعت در داستان از راویهای متفاوت استفاده کنیم. امروز نویسندگان در نوشتههای خود از راوی خطاکار و نامطمئن استفاده میکنند.
وی در خصوص لزوم تحقیقات قبل از نوشتن داستان بیان کرد: باید قبل از نوشتن سوژه تمام تحقیقات خود را انجام دهیم، موقع نوشتن دیگر نیازی به تحقیق نباشد و با ذهنی آزاد به نوشتن بپردازیم. تحقیقاتی که همزمان با نوشتن صورت می گیرد به داستان آسیب میرساند. همچنین تحقیق در اینترنت باعث میشود تا همه شبیه به هم باشیم ولی اینکه سعی کنیم متفاوت از هم بنویسیم بسیار ارزشمند است. همینگونه که من داستان «قیدار» دست به خلاقیت زدم و برایم ارزشمند است که فقط متعلق به خودم است.
امیرخانی با پاسخ به پرسش دیگری مبنی بر بازسازی رمان اضافه کرد: هر اثری آیینهای از نویسنده در آن زمان است. شخصیت با گذشته متفاوت میشود اما باید این تحولات و اشتباهات به عنوان آیینهای از زمان حفظ شود.
جایگاه نویسندگان ایران به مرور کمرنگ شد
این نویسنده با اشاره به تفاوت جایگاه نویسندگان ایران و جهان افزود: در گذشته وضعیت ادبیات داستانی ما نسبت به کشورهای دیگر بهتر بود اما به مرور این جایگاه کمرنگ میشود. مهمترین وظیفه انقلاب اسلامی این است که ما را به هویت خود بازگرداند و باید گفت که رمانهای بعد از انقلاب اسلامی بسیار با کیفیتتر از قبل از انقلاب اسلامی است.
وی در پاسخ به علل افول ادبیات داستانی ما نسبت به ادبیات داستانی جهان گفت: دلیل این افول میتواند این باشد که مسیر پیشرفت از بین رفته است و نویسندگان دیگر به دنبال سوالات جوانان و پاسخ به آنها نیستند.
امیرخانی اضافه کرد: در دنیای امروز دیگر سانسور و ممیزی معنا ندارد و نویسنده باید ذهن خود را باز نگاه دارد و این اجازه را ندهد تا سانسور بر او تاثیر بگذارد، چراکه با راهحلهایی میتوان از آن خارج شد.
۵۵۲۴۷