داغ او که هم کافه‌چی «شوکا» و هم از «شوکا» نوشت

به گزارش خبرگزاری خبرآنلاین، متن پیام کانون نمایشنامه‌نویسان و مترجمان ایران در پی درگذشت یارعلی پورمقدم، نمایشنامه‌نویس و داستان‌نویس بدین شرح است: «دریغا نویسنده‌ بزرگ دیگری را در این روزگار تلخ و کج‌مدار از دست دادیم. یارمان، یارعلی پورمقدم، از سال‌های دور و دیر تا این واپسین ماه‌ها، از «آه ای اسفندیار مغموم» خود تا «یادداشت‌های همین حوالی‌» خویش، با بیش از ده‌ها متن داستان و نمایش‌نامه، ما را به سرزمین ذهن و خیال‌اش، مهمان کرده بود. هم برای‌مان «کافه‌شوکا»یی خاطره‌انگیز خلق کرد و هم برای‌مان «کافه‌شوکا»یی سرود که تا همیشه در ذهن‌مان جاری و ساری خواهد ماند. کانون نمایش‌نامه‌نویسان و مترجمان تئاتر ایران، سفر غم‌گنانه و بی‌بازگشت یارعلی پورمقدم را به خانواده‌ عزیز و محترم‌اش و نیز به دوست‌داران دنیای قلم و هنر تسلیت می‌گوید و در میانه‌ اسفندماه به سوگ‌اش می‌نشیند.» یارعلی پورمقدم، بامداد جمعه ۱۲ اسفند در ۷۲ سالگی درگذشت. یارعلی پورمقدم صاحب و کافه‌چی کافه شوکا در مرکز خیابان گاندی بود. «آینه، مینا، آینه»، «ای داغم سی رویین‌تن»، «گنه گنه‌های زرد»، «حوالی کافه شوکا»، «یادداشت‌های یک ق.. ... ادامه مطلب

این مرد ۸۶ ساله امیدش به چیست؟

چهاردهم اسفندماه، یک سال به سن پرویز شهدی، مترجم زبان فرانسه اضافه‌ می‌شود؛ او با شوخی با سنش می‌گوید: «اگر از راست به چپ بخوانید، می‌شود ۶۸ سال اما اگر بخواهید از چپ به راست بخوانید، می‌شود ۸۶ سال؛ هرچند زیاد فرقی نمی‌کند.» او با بیان این‌که این روزها در حال ترجمه و نوشتن است و خود را با مطالعه و نوشتن سرگرم می‌کند، از آماده بودن چهار کتاب خود برای انتشار خبر می‌دهد و سپس می‌گوید: «چهار کتاب جدید دارم که هنوز بیرون نیامده؛ البته یکی از آن‌ها به خاطر نویسنده‌اش‌ غیر مجاز شد. دوسه‌تای دیگر هم باید ببینیم با این وضعیت کاغذ و گرانی‌ها چه می‌شود. الان ناشران برای کتاب‌های تجدید چاپی هم مانده‌اند که چه کنند. فعلا همه چیز راکد است اما درست می‌شود. به ناشرها گفته‌ام هرطور که صلاح می‌دانید کار کنید، اگر صلاح دانستید منتشر کنید.» شهدی که با امیدواری درباره احوالش، روزهای پیش رو و انتشار کتاب‌هایش حرف می‌زند، خاطرنشان می‌کند: «امید را به هیچ وجه نباید از دست داد؛ امید مهم‌ترین انگیزه زندگی است، اگر آدم امید نداشته باشد یعنی دور ازجان، مرده است. باید امیدوار بود. مخصوصا شما جوان‌ها باید امیدو.. ... ادامه مطلب

جلوگیری از برگزاری مراسم سالروز درگذشت سیمین دانشور

محمدحسین دانایی، خواهرزاده زنده‌یاد جلال آل‌احمد در یادداشتی نوشته است: « ۱۸ اسفند سالروز درگذشت بانو دکتر سیمین دانشور است، ستاره درخشانی در سپهر ادبیات معاصر که با نوشتن رمان «سووشون» به عنوان «بانوی ادبیات داستانی ایران» شناخته شد.» او ادامه داده است: «چندی پس از درگذشت این بانوی گرامی، خانه محل سکونت او و همسر نامدارش، زنده‌یاد جلال آل‌احمد، در اختیار شهرداری تهران قرار گرفت تا به یک نهاد فرهنگی عام‌المنفعه تبدیل شود و حداقل انتظار هم این بود که بتوان مراسمی با مناسبت‌های مرتبط را در آن‌جا برگزار کرد. به همین لحاظ، جمعی از اعضای خانواده و دوستداران سیمین و جلال از مسوولان شرکت توسعه فضاهای فرهنگی وابسته به شهرداری تهران که اکنون عهده‌دار اداره این خانه- موزه است، درخواست کردند که با هزینه خودشان مراسمی را برای یادبود و بزرگداشت این بانوی گرانقدر در همان منزل برگزار کنند، ولی متأسفانه پس از چند روز سکوت و بی‌اعتنایی، سرانجام اطلاع حاصل شد که به زعم مدیران(!) مزبور، برگزاری این مراسم به علت همزمانی با اعیاد شعبانیه صحیح و مجاز نیست، آن‌هم در حالی‌که از همین خانه با انگیزه‌های مالی ب.. ... ادامه مطلب

یارعلی پورمقدم درگذشت

محمد ولی‌زاده، پژوهشگر و از دوستان او با تایید خبر درگذشت یارعلی پورمقدم گفت: یارعلی پورمقدم صبح روز جمعه، دوازدهم اسفند ماه از دنیا رفت. یارعلی پورمقدم، متولد ۱۳۳۰ در مسجدسلیمان، نمایشنامه‌نویس و داستان‌نویس بود. او تحصیلات ابتدایی را در این شهر گذراند. سپس به تهران آمد و پس از گذراندن دوره دبیرستان، به دانشگاه مازندران رفت و در رشته اقتصاد فارغ‌التحصیل شد. پورمقدم نمایشنامه‌نویسی را با «آه اسفندیار مغموم» آغاز کرد و با همین اثر برنده جایزه نمایشنامه‌نویسی جشن هنر طوس در سال ۱۳۵۶ شد. یارعلی پورمقدم صاحب و کافه‌چی کافه شوکا در مرکز خیابان گاندی بود. «آینه، مینا، آینه»، «ای داغم سی رویین‌تن»، «گنه گنه‌های زرد»، «حوالی کافه شوکا»، «یادداشت‌های یک قهوه چی»، «یادداشت‌های یک اسب»، «رساله هگل، «تیغ و زنگار»، «مجهول الهویه»، «پاگرد سوم»، «ده سوخته» و «یادداشت‌های یک لاابالی» از جمله دیگر آثار به جا مانده اوست. ۲۵۹۲۵۹ ... ادامه مطلب