امیر اسماعیل‌آذر سابقه آشنایی آلمانی‌ها با ادبیات فارسی را قرن هفدهم عنوان کرد و توضیح داد: وقتی اولین هیات سیاسی- اقتصادی در اواخر قرن شانزدهم از آلمان به دربار صفوی اعزام شد، همراه هیات مترجمی به نام آدام اولئاریوس حضور داشت که نسخه‌ای از گلستان را با خود برد. وی گلستان را به آلمانی ترجمه کرد و باعث شد آلمانی‌ها با ادبیات فارسی انس بگیرند. در همان قرن مدرسه‌ای به نام «السنه شرقی» در فرانسه شکل گرفت که در آن چهار زبان عربی، عبری، ترکی و فارسی تدریس می‌شد.
اسماعیل‌آذر با بیان اینکه به‌تدریج شخصیت‌های آلمانی مانند اشتیگلیش، کننس آیدا هان‌هان و هاینریش هاینه تحت‌تاثیر شاهنامه آثاری به وجود آوردند، اضافه کرد: مردم آلمان توسط همین آثار با ایران و شاهنامه فردوسی آشنا شدند.
این نویسنده با اشاره به تاثیر سرویلیام جونز انگلیسی بر شهرت شاهنامه در اروپا گفت: وقتی که جونز در قرن ۱۸ قسمتی از داستان‌های شاهنامه را ترجمه کرد، راه را برای بقیه اروپاییان باز کرد و تحقیق و ترجمه به‌تدریج در تمام کشورهای اروپایی آغاز شد که منجر به شهرت فردوسی در اروپا شد.
وی درباره سابقه ترجمه بخش‌هایی از شاهنامه به آلمانی عنوان کرد: شاهنامه فردوسی اول به‌صورت خلاصه در سال ۱۷۹۳ توسط س. ف. ج. وال و بعد از آن در سال ۱۸۱۱ توسط لودولف ترجمه شد و از دیگر مترجمانی که بخش‌هایی از شاهنامه را به آلمانی ترجمه کردند، می‌توان به فون هامر پورگشتال، خاورشناس اتریشی اشاره کرد که باعث شد کشورهای آلمانی‌زبان با حافظ هم آشنا شوند. وی کل دیوان حافظ و نیز بخشی از شاهنامه را به آلمانی ترجمه کرد و در سال ۱۸۱۸ در کتاب «سخنوری در ایران» زندگینامه رمانتیکی راجع به فردوسی نوشت که با روح ادبیات رمانتیک زمان انطباق زیادی داشت و بسیاری از شعرای آلمان از جمله هاینه، گروژه و روکرت را برانگیخت که راجع به فردوسی شعر بسرایند. اولین آلمانی‌ها که ترجمه کاملی از شاهنامه انجام دادند، ابتدا یوزف فون گورس و سپس شاک بود.
اسماعیل‌آذر با تاکید بر اینکه تعداد زیادی از شاعران آلمانی تحت‌تاثیر شاهنامه قرار گرفته‌اند، افزود: شاعرانی از جمله هالیستن، فون استارکنفلس، هانریش استیگلیش، کنتس آیداهان‌هان، هاینریش هاینه و گروپه پس از مطالعه ترجمه شاهنامه تلاش کردند ابیاتی را به سبک و سیاق این حماسه بزرگ ایرانی بسرایند.
وی در پایان به گوته اشاره کرد و گفت: گوته آلمانی شیفته ادبیات فارسی بود و به ستایش فردوسی و عظمت شاهنامه پرداخت. همچنین نولدکه، هانس مولر و فریتس وولف بارها به تحسین شاهنامه پرداخته‌اند؛ البته با وجود پیشگامی آلمانی‌ها در ترجمه شاهنامه، پس از ترجمه یوزف فون گورس و شاک، دیگر فقط ترجمه‌هایی که به صورت تطبیقی مقایسه شاهنامه را با دیگر حماسه‌ها بیان می‌کرد، مورد توجه قرار گرفت.

۵۵۵۵

امکان ارسال دیدگاه وجود ندارد!