حسین قره: حکمت‌های شاعرانه و شاعرانه‌های حکمت‌آموز در زبان فارسی بسیار است، چه بسیار عارفان که شاعرانه زندگی کرده و خطی و بیتی از آنان در نسخه‌ای نیست اما در نزد مردمان ابیات منتسب به آن‌ها در دل‌ها چرخیده است و چه بسیار شاعران که عارفانه زیستند و ابیاتشان در مسیر تاریخ و پیچ‌وخم‌های آن، از زبان دیگران روایت شده است.

در این سرزمین حتی فیلسوفان هم به زورآزمایی با شعر رفته‌اند و در آوردگاه آن بیتی گفته‌اند و مصداق آن بسیار است.

در مروری که به اشعار بهاری داشتیم در این قسمت، بخشی از شعر فرخی سیستانی را با هم می‌خوانیم، فرخی سیستانی با نام ابوالحسن علی بن جولوغ سیستانی سدهٔ پنجم قمری می‌زیست و در سرودن سبک خراسانی سرآمد بود. سیستانی در موسیقی نیز مهارت داشت و بربط را چیره دستانه می‌نواخت و با صدایی خوش ابیات خویش را می‌خواند. او عاشقانه بسیار دارد و در وصف حالت عشاق بی‌شمار سروده است.

آنچه می‌خوانید ترجیع‌بندی است از ترجیعات فرخی سیستانی که «در مدح امیر ابو محمد بن محمود غزنوی» در ۲۵ بند سروده است. با تکرار: ازین فرخنده فروردین و خرم جشن نوروزی/ نصیب خسرو عادل سعادت باد و پیروزی

ما از این میان بندهای یک، دو و چهار را انتخاب کرده‌ایم.

بند یک

همی گفتم که کی باشد که خرم روزگار آید

جهان از سر جوان گردد بهار غمگسار آید

بهار غمگسار آید که هر کس را به کار آید

بهاری کاندر و هر روز می را خواستار آید

زهر بادی که بر خیزد کنون بوی بهار آید

کنون ما را ز باد بامدادی بوی یار آید

چو روی کودکان ما درخت گل به بار آید

نگار لاله رخ باما به خرم لاله زار آید

می مشکین گسارد تا گه بوس و کنار آید

هوا خوش گردد و با طبع خسروسازگار آید

ازین فرخنده فروردین و خرم جشن نوروزی

نصیب خسرو عادل سعادت بادو پیروزی

بند دو

کرا می خوردن آیینست، می خوردن کنون باید

بپرس از من که می خوردن درین ایام چون باید

نخست اندر میان باری می بیجاده گون باید

پس آنگه ساقی پاکیزه چون سیمین ستون باید

دو سه رودی بیکجا ساخته چون ارغنون باید

سرود مطرب ساده طرب را رهنمون باید

به هر دوری که می خوردی، طرب کردن فزون باید

موافق دوستان یکدل همی نیک آزمون باید

دل اندر شادی و رامش به آرام وسکون باید

زمجلس دشمن خسرو به هر حالی برون باید

ازین فرخنده فروردین و خرم جشن نوروزی

نصیب خسرو عادل سعادت باد و پیروزی

بند چهار

نگارا بوستان اکنون ندانی کز چه سان باشد

گشاده آسمان دیدستی اندر شب؟ چنان باشد

ازین سو نسترن باشد از آن سو ارغوان باشد

بهشتی در میان باشد بهاری بر کران باشد

درختان را همه پوشش پرند و پرنیان باشد

هوای بوستان همچون هوای دوستان باشد

بیا در بوستان چونان که رسم باستان باشد

تو سروی و گلی و سرو و گل در بوستان باشد

گلی لیکن ز تو تا سرخ گل چندان میان باشد

که از قدر بلند شاه تا هفت آسمان باشد

ازین فرخنده فروردین و خرم جشن نوروزی

نصیب خسرو عادل سعادت باد و پیروزی

۵۷۵۷

امکان ارسال دیدگاه وجود ندارد!