عمرم کفاف بودن من را نمیدهد/ از شعر و ادبیات و سینما تا عاشقانههای زندگی با احمدرضا احمدی
گروه فرهنگی خبرگزاری خبرآنلاین: همین دیروز که شاعر زندگی -که غمبارترین لحظهها را با لطیفترین کلمات میسرود- درگذشت، هزار خواب و خاطره را از خودش زنده کرد که از بودنش و ماندنش در بیکران زمان حکایت داشت. همین دیروز که شاعر زندگی چشمشهایش را بست و شمعدانی تنها شد، هزار خواب و خاطر به یادمان آمد. آن سالهای دور یادمان آمد شاید نزدیک یک دهه پیش که دوستمان سیدعبدالجواد موسوی هم زانوی شاعر نشست و از شعر و شاعرانگی تا سینما و زندگی از او پرسید و او پاسخ داد و کلمات زنده شدند و روایت ها ابدی. این گفتگوی سال ها پیش را بی کم و کسری بخوانید:
در آخرین گفتوگویی که با آقای کیمیایی داشتم، سوالی پرسیدم که شاید کمی بیرحمانه به نظر میآمد. از ایشان پرسیدم حالا که یک بار مردهای و زنده شدهای، نظرت درباره زندگی چیست. آقای کیمیایی گفت حالا میفهمم استخری که در آن دست و پا میزدیم چقدر کوچک بود و چقدر فرصت ما کوتاه بود. دوست دارم این گفتوگو را هم با همین سوال شروع کنم. شما الان و در این سن زندگی را چطور میبینید؟
من دو، سه بار با مرگ روبهرو شدهام. این ملاقاتهای رودررو با مرگ باعث شده از آن وحشت.. ... ادامه مطلب